آناهیتاآناهیتا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

آناهیتا فرشته آسمونی ما

16ماهگی آنا

1393/3/16 6:36
نویسنده : مامان مهناز
674 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازگلم ،شیرینی زندگیم ،شانزده ماه گذشت از روزی که اومدی و به خونمون مهربونی آوردی . و چه زود گذشت انگار همین دیروز بود که من بیصبرانه انتظار می کشیدم بیای و به زندگیمون عشق بیاری.تو اومدی و با دستای کوچیکت هدیه کردی به من دنیای زیبای مادر بودن رو

.من دارم می بینم قد کشیدنت رو خانم شدنت رو و این لذت بخش ترین چیز دنیاس بانمک یکدونه مامان16ماهگیت مبارک

 

خیلی کنجکاوی میکنی توی وسایل مامان و هرچیزی رو میگی بده و سریع میگیری و فرار میکنی .لوازم آرایش و گیره مویی همه چیزو میزنی به مو و صورتت.پفک رو میگی پوپو و علاقه داری بخوری ولی ضرر داره و شما زیر2سال هستی.

فدای این شیشه خوردنت میگی نینه و بعد از خوردن پرتش میکنی یطرف

16

خدا رو شاکرم هر روز صبح چشامو که باز می کنم اولین کسی و که می بینم تو هستی تو زیبای من

.nazi

تولد هرانسان لبخندی از خداست    

و تو زیباترین لبخند خدایی

nazi2

یکی از ماه هایی که هیچ وقت فراموش نمیکنم و خیلی از خودم ناراحتم 16ماهگیه یدونه خوشکلم هست.مامان منو ببخش که ازت مراقبت نکردم .برای خرید عید بهمراه خاله بیرون رفته بودم و تو پیش مان جون مونده بودی وقتی برگشتم دیدم به میز تلویریون خورده بود پیشونیت و باد کرده بود و مان جون هم تو رو بغل کرده بود و حسابی ناراحت شده بود.من با دیدن تو در اون لحظه فقط گریه میکردم و جیغ میزدم و تو رو ترسوندم و شروع به گریه کردی.خیلی لحظه و خاطره بدی هست برای من.آخه مان جون خیلی ازت مراقبت میکنه بدونه اون من نمیتونستم برای خرید یا کاری برم بیرون.تو زود خسته میشدی اگر تو اون شلوغی قبل عید میبردمت.خلاصه بعد از چندروز ورم پیشونیت خوابید.من هروقت یادم میاد از خودم عصبانی میشم و سرزنش میکنم خودمو.مامانی منو ببخش عزیزم خیلی دوستتدارم و حاضرم هرکاری واست انجام بدم جونمم هم میدم

014

 

015

فرشتهعکسای دوتایی درست کردم

44

 

018

وای عاشق این عکسیم من و بابا اینقدر خندیدیم یهو دیدیم پاشدی اومدی تو اتاق خودت و چون دستت نمیرسه به ویترین عروسکات

خودت فکر میکنی و با خودت میگی کشو رو باز کنم برم توش بعد قدم میرسه اون وقت!!بعد اومدیم دنبالت دیدیم بله رفتی تو کشو و در بوفه عروسکاتو باز کردی و همه رو ریختی و کشیدی زمین بعد نشستی تو کشو.وروجک مامان بابا

پسندها (1)

نظرات (0)