عکس2
دختر کوچولوی مامان چند عکس از آتلیه شماست..
دلم هرروز برای روزای گذشته تنگ میشه
انگار همین دیروز بود تو بیمارستان تازه یک ساعت بود صدات زدم دختر نازم.9ماه تو شکم مامان که بودی همیشه باهات حرف میزدم،کلی شعر و ترانه میخوندم و کلی قربونت میرفتم.تو هم همیشه جواب منو میدادی با همون صدای ضعیف،قلبم از جا کنده میشد.
چقدر اون لحظه رو دوست دارم بهترین روز زندگیم بود...
خوشکله مامان گل آفتاب گردون شده
آنا و بابایی
پشت صحنه عکست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی